to find one work

to fa͡ind wʌn wɜɹk


فارسی

1 عمومی:: كار برای‌ كسی‌ پیداركردن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code